امتیازات پوینت برای شما این کاربرد را دارند که میتوانید با پوینت خودتان وقتی به مقدار معینی برسد اشتراک ویژه خریداری نمایید
امتیازات لول برای شما این کاربرد را دارند که هرچه لول شما بالاتر باشد، افراد با ارسال پیام یا کارت یا افزودن شما به لیست دوستانشان امتیاز بیشتری دریافت میکنند
امتیازات لیدر بورد برای شما این کاربرد را دارند در جدول 100 کاربر برتر سایت قرار میگیرد و در صورتی که امتیاز شما بالاتر باشد در صفحه اول سایت در جدول 10 کاربر برتر سایت نمایش داده خواهید شد
اعتبار گوهر که هر روز به ازای ورود به گوهردشت به شما داده میشود در صفحه اطلاعات بازی قابل تبدیل به پوینت، لول و لیدر برد است
به
نام حضرت دوست
باز
هم قلم طاقت روزه سکوتش نبود و تحملش را از دست داد و باز درد دلی را اغاز نمود که
هرگز به جایی نخواهد رسید.اینبار از جمله ای می نویسم که زیاد دیده اید و زیاد
شنیده اید اما در پی جبرانش خیلی ناچیز تلاش کرده ایم .هر کجا نامی از شهید هست از
این جمله هم یادی هست.همه می گویند شهدا شرمنده ایم اما ایا این شرمنده گی را
نباید کم کرد ؟نباید سربلند تر شد ؟ نباید راهی را که شهدا رفته اند را لااقل
ادرسش را پیدا کرد تا اگر خدا خواست در آن قدم گذاشت. میدانی عیب من وتو چیست همه
فقط قشنگ حرف میزنیم اماقشنگ عمل کردن را نه ��.داستان از این ها ساده تر است من
وتو در زندگی ساده خود هر کجا اشتباه می رویم با یک تذکر می گوییم شرمنده و راه درست را می
رویم اما نمی دانم راز این که به شهدا می گوییم شرمنده ایم و راه مان را درست نمی
کنیم چیست .همگی می نویسیم بعد از شهدا ما چه کردیم ولی یکی نیست که بپرسد خب چه
کردی ؟من اگر دارم حرفی را می زنم ایا نباید به آن عمل کنم پس کجاست نتیجه آن همه
سوال چه کردیم .بحمدالله
در هر جایی از ایران تعداد زیادی شهید هست چرا نباید زندگی اینها را نوشت , جمع
کرد ایا زندگی کسی که جانش را داده برای دینش برای وطنش برای ناموسش از فلان
بازیگرو فلان موسیقیدان و فلان مخترع مهمتر نیست .من نمی دانم تا کی باید این روشن
فکری ما را از آرمان های اسلام دور کند.آری زندگی شهید را بنویسی یعنی داری راهش
را ادامه می دهی .برای ادامه دادن راه ایا نباید راه را پیدا کرد نباید راه را
شناخت ؟وقتی کسی را شناختی آن وقت تو می توانی راهش را ادامه دهی؟اصلا در زندگی
این شهدا نقاط روشنی هست که می تواند زندگی صدها جوان مثل من و تو را روشن کند. می
بینی رهبر یک مملکت می رود خانه یه شهید از خانواده شهید احوالپرسی میکند انوقت
بنویس چرا همه وبلاگهای شهر دارند از شهدا می نویسند.نظرت چیست به جای شهدا از جزء
قند بنویسیم اصلا تلخ هم نیست و شیرین است .اصلا اشتغال زایی هم کرده.یا می خواهی
بنویسیم از عده ای خان و خانزاده قلدر که خون مردم را تو شیشه کرده بودند و حالا
خانه شان شده میراث فرهنگی .البته یادم نمی رود انهاشان را که دستی در خیر داشتند
و در خاطرات همه خواهد ماند کارهای خیری را که در نراق انجام دادند و البته کار
خیر بی اجر نخواهد ماند.من مطمئن هستم اگر همه جوانان شهر شروع به یک حرکت جهادی
کنندو هر کس در این زمینه در حد توان کاری را انجام دهد نیز باز حق این شهدا را
ادا نکرده ایم.و در پایان از همه عزیزان که در زمینه نشر اثار وفرهنگ ایثار و
شهادت در نراق فعالیت می کنند کمال شکر را دارم و از تمامی این عزیزان التماس دعا
می نمایم.
و من الله توفیق
www.razemajnoon.lxb.ir
http://razemajnoon.vcp.ir
مطالب خیلی عالی است انقدر روشن است وعکس ها گویا می گویند انها که رفتند کار حسینی کردند ایا انها که ماندند کار زینبی کردند؟یک کار کوچک ناچیز برای خانواده شهدا می کنند انقدر بزرگش می کنند ایا شما ومن همه ارامش که داریم از همین رفته گان است وبس چه کار کردیم تا خالق از ما راضی باشدباید شرمنده بود ودر اخرت پاسخ نداریم
salam doste aziz vagan khili ali bod 
inam ye eshge va ina be in bavar daran
سلام احسان جان
دادا مطالب قشنگ بود
دمت گرم
بازم بهم سر بزن
لطیفی و پاکی که داری تا آخر عمر باهات باشهدرودبرشما دوست عزیزم فوق العاده بود هم مطلب هم عکسهای شما موفق و پایدار باشی
سلام بردوستان
کسانی که عضو سامانه پیامک کوتاه ***رازمجنون***شده اند متشکرم
کسانی که دیشب پیام دریافت نکرده اند دوبراه ثبت نام کنند
آماری که تاحالا ثبت نام کرده اند پنجاه وشش نفر می باشد
باتشکر کوچیک شما ها برادر سیدعبدالله
نام عشق
�دور حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام
هیچ کجا برای من کرب وبلا نمی شود�
استاد سازگار
غزلی نذر حضرت زهرا(س)
همین که دست قلم در دوات می لرزد
به یاد مهر تو چشم فرات می لرزد
نهفته راز �اذا زلزلت� به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات می لرزد
�هزار نکتهء باریک تر ز مو اینجاست�
بدون عشق تو بی شک صراط می لرزد
مگر که خار به چشمان خضر خود دیدی
که در نگاه تو آب حیات می لرزد
تو را به کوثرو تطهیرو نور گریه مکن
که آیه آیه تن محکمات می لرزد
کنون نهاده علی سر،به روی شانهء در
و روی گونهء او خاطرات می لرزد
غزل تمام نشد،چند کوچه بالاتر
میان مشک سواری فرات می لرزد
سپس سوار می افتد ،تو می رسی از راه
که روضه خوان شوی اما صدات می لرزد
□□□
وعصر جمعه کنار ضریح روی لبم
به جای شعر دعای سمات می لرزد ...
درگذشت جوان ناکام برادر بسیجی احسان سلطانی و برادر بسیجی سید عباس موسوی
جایزه شیعه آنلاین برای کشتن خواننده ایرانی موهن
139046 بازدید
34 بازدید امروز
19 بازدید دیروز
720 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian
.gif)
Please wait 
Rss Feed